چرا پازن؟
پازن (نام علمى: Capra aegagrus aegagrus) نام يك زيرگونه از گونه بز كوهى است.
ما در راستاى فعاليتمان در زمينه دويدن در طبيعت و الگو بردارى از گونه هاى طبيعى ايران، و با رويكرد حفظ و نگهدارى از محيط زيست، و برگرفته از تاريخ كهن ايران زمين اين نام را انتخاب كرديم.
پازن ها در بالارفتن از صخره هاى صعب العبور مهارت شكفت انگيزى دارند. به همين سبب، به آن ها سلطان صخره ها نام داده اند. پازن هاى نر، كه كَل ناميده مى شوند، شاخهاى بلند شمشير مانند و ريش سياه رنگ دارند. پازنها در مناطق كوهستانى و صخره هاى (تا ارتفاعات ٢ هزار مترى) زندگى مى كنند. آن ها در پاكستان، افغانستان، تركمنستان، تركيه، يونان و قفقاز ديده ميشوند و در ايران، در تمام نقاط به جز مناطق كويرى مركزى پراكنده اند.
هنگام پريدن و بالارفتن پازنها از صخره ها، با برخورد پاهايشان به هم و به صخره ها، صدا ايجاد مي شود.
به همين سبب، به آن ها پازن مى گويند.
نماد بز كوهى در آثار بازمانده از فرهنگ هاى ايران گاه به شكل پازن و كَل با شاخهاى تيز و خميده و بلند، گاه به گونه بز اهلى با شاخ هاى كوتاه و هم راستا، و گاه به سان قوج يا گوسفند وحشى با شاخ هاى خميده و بيجان تصوير مى شود.
بز كوهى از انگاره هايى است كه از غارنگاره ها و صخره كندهاى پيشا تاريخى تا امروز همواره جايگاه برجسته و محوريش را در هنر ايران حفظ كرده، تا جايى كه مى توان گفت اين نقش در هنر هيچ سرزمينى به اندازه ايران تكرار نشده است.
تصوير بز در كنار درخت زندگى از رايج ترين نقش مايه هاى هنر خاور باستان به شمار مى آيد. اين حيوان پرزور از ديرباز مظهر قدرت به شمار ميرفته و همواره حيوان جلودار رمه بوده. بز كوهى به سبب زندگى بر بلنداى كوهساران و شباهت شاخهايش به هلال ماه نيز ستايش كرديده و او را در ارتباط با باران و بارورى دانسته اند. شاخهاى بز مظهر نيروى فراطبيعى، الوهيت، سلطنت، قدرت، پيروزى، فراوانى گله و محصول، زاد و ولد و بارورى است.